سفارش تبلیغ
صبا ویژن







 چون منی که روزگاری در تیم نوجوانان و جوانان پاس و همچنین تیم های امید هما و فجر تهران با شماری از بازیکنان ملی پوش امروز مثل حسین کاظمی و مهدی رحمتی و ملی پوشان سابقی چون مهرداد میناوند و بازیکنانی مثل محسن سلطانی هم بازی بوده ام حق طبیعی ام است که درباره بازی های جام جهانی اظهار نظر کنم و اگر نبود که مینیسک و رباط صلیبی پایم پاره شده بود شاید الان زندگی ام از مسیر دیگری گذشته بود. اینها به کنار، مقدمه استادم صفار هرندی در کتاب “نه ده” را دیگر فکر کنم اگر نه به لطف کتاب که به مدد اینترنت همه خوانده اند و می دانند که چه عاشقانه فوتبال را دوست دارم و اما جام جهانی:

فوتبال بدون نام مارادونا اصولا فوتبال نیست. من حتی اگر کاری به گرایش ضد آمریکایی دیگوی بزرگ و اینکه تصویری از احمدی نژاد را در دیوار اتاقش گذاشته نداشته باشم نمی توانم دنیای فوتبال را بدون مارادونا تصور کنم. مارادونا اما امروز مربی آرژانتین است و قرار نیست لزوما هر آنکه روزی بازیکن بزرگی بود مربی بزرگی هم باشد اما قصه مارادونا فرق می کند چون مارادونا، مارادوناست. دیگوی بزرگ یک بار با دست که آن را عده ای دست خدا خواندند گلی زد به انگلیس که هنوز هیچ کس نتوانسته به قشنگی آن حتی با پا گل بزند البته جز خودش که یک بار و باز هم به تیم انگلیس زد. به گمانم در این گل رویایی مارادونا نه نیمی از بازیکنان انگلیس که همه غرور غرب را دریبل کرد. او که روزی تاپاله ای ریز نقش بود بعدها دنیای فوتبال را با نام خود عجین کرد. از فوتبال، مارادونا را بگیری دیگر هیچ ندارد. اعجوبه چپ پا اما چندی بعد اسیر مافیای جناح راست دنیا شد و ایتالیایی ها که دیگر تاب محبوبیت دیگو را نداشتند اگر چه در “ناپل” نمک گل های او را خورده بودند اما نمک دان شکستند و او را معتاد کردند و دل بسیاری از دوست داران مارادونا را شکستند. مارادونا اما چندی است که دوباره آدم شده. روزی در دیدار با فیدل کاسترو انتقاد کرد از سیاستهای ضد ایرانی دولت آرژانتین و دگر روز به قصد ترک اعتیاد روانه مجهز ترین کلینیک های ناب دنیا شد. حالا مارادونا که به طرز محسوسی از وزنش کم شده و دیگر شبیه خپله ها نیست حتی کت و شلوار هم به او می آید. آنچه من از بازی های آرژانتین دیده ام، معتقدم که راه راه پوشان، همان مارادونا هستند اما یک مارادونای ?? نفره. تیمی به شدت تکنیکی که تاکتیک های آقای مربی در زیر سایه اسطوره هایی چون مسی و توز اصلا به چشم نمی آید اما آرژانتین نقاط ضعفی هم دارد:

?-    مهمترین نقطه ضعف آرژانیتن در زمین بازی به نقطه قدرت شان یعنی مسی بر می گردد. توجه بیش از حد رسانه ها روی نام لیونل نباید باعث شود که دیگر بازیکنان احساس کنند بازی شان به چشم نمی آید. در اینجا مارادونا باید زیرکانه و منطقی عمل کند. دیدار آرژانتین با مکزیک نشان داد دیگوی بزرگ حواسش به همه جا هست و اجازه نمی دهد فرصت های طلایی تیمش بدل به تهدیدات کور شود.

?-    خط هافبک و حمله آرژانتین در قیاس با خط دفاع این تیم کارنامه پربار تری دارد. دفاع آرژانتین خیلی زود آنهم از عمق باز می شود و از طرفی اصلا اهل من تو من کردن و رعایت اصل پرس نیست. چاره کار چیست؟

?-    الان دیگر وقتی برای ترمیم خط دفاع آرژانتین نیست. دیگوی بزرگ این کار را باید قبل از جام انجام می داد اما باورم هست آرژانتین می تواند آنقدر حمله کند که اصلا ضعف خط دفاعی تیمش به چشم نیاید. آرژانتین اگر ?? دقیقه حمله کند قطعا می تواند به هر تیمی چند گل در طعم و عطرهای مختلف بزند و برای آرژانتین آنوقت دیگر فرقی نمی کند که حریف را ? بر هیچ برده باشد یا ? بر یک.

?-    ظاهرا برنامه مارادونا در دفاع این است: برگشتن پر حجم بازیکنان به یک سوم زمین خودی. خوب می دانم دیگوی بزرگ از چه رو این نقشه را کشیده. هر تیمی مقابل آرژانتین بازی می کند ناچار است به رعایت دو نوع دفاع. نخست مهار تک ستاره های این تیم با روش من تو من که بدبختی یکی دو تا هم نیستند و مسی فقط یکی از آنهاست و دوم رعایت اصل دفاع تیمی. این مهم باعث می شود حریفان آرژانتین به شدت از لحاظ قوای جسمانی کم بیاوردند. مثلا یک بازیکن هم باید مامور مستقیم مسی و یا توز و یا آگرو باشد و هم باید وظیفه دفاع عمومی خود را به خوبی انجام دهد. به راستی این مدافع چقدر باید بدود؟ این مشکل وقتی مضاعف می شود که می بینیم تک ستاره های مارادونا اغلب برای تصاحب توپ به عقب بر می گردند و یا به صورت مداوم جای بازی خود را عوض می کنند. از همین روست که مارادونای زیرک هنگام دفاع، تیم خود را به یک سوم زمین خودی می آورد تا تیم حریف که از مهار ستاره های آرژانتین خسته شده برای حمله به دروازه راه راه پوشان، این همه بازیکن متمرکز آرژانتینی را ببیند و تمرکز کافی برای حمله نداشته باشد.

***

هلند تیم خوبی است اما لاله های نارنجی معمولا زود پرپر می شوند. قطار برزیل روی ریل برد افتاده است اما دونگا مربی بد سلیقه ای است که حتی از لباس پوشیدنش هم هویداست. آلمان مگر زورش را مثل شغال های جوان به روباه پیر برساند. اینجا جام جهانی است نه جنگ جهانی. اینجا باید دنبال مردان توپ و تور گشت نه توپ و تانک. اینجا زمین جنگ، در تخصص سرهنگ های پیر نیست. اینجا تفنگ، شگردهای قشنگ ستاره های تیم مارادوناست. در مصاف آرژانتین و آلمان، ژرمن های مغرور هر چقدر هم که منظم باشند از پس بچه های پر شور دیگوی بزرگ برنخواهند آمد. حیف جام جهانی نیست که جز بر دستان کاپیتان ماسکرانو بدرخشد؟

هی دیگوی بزرگ! مارادونای خوبی باش. تو هم که قهرمان شوی برای کودک آواره قدس، پدر نخواهد شد اما “فتحی حسن” خوب خاطرش هست که پدرش “ابو یاسر” وقتی تو در عصر جوانی همه را دریبل کردی و دروازه غرب را باز کردی، یک متری به هوا بلند شد و گفت: هورا! پس اگر باز می خواهی “هورا” برایت بکشیم بجنگ! نه، تو التیام زخم های ما نیستی. نه مرهم آلام مایی نه محرم راز غزه اما گاهی که تیمت معجزه می کند فتحی حسن به یاد هورای پدرش دو متری به هوا می پرد و چند صدم ثانیه تا برگردد پایین یادش می رود بی پدری را! 

توجه: “ghadiany.ir” و “ghadiany.com” فعلا بدون “www” نشانی سایت “قطعه ??″ می باشد.



  • کلمات کلیدی :
  • کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی